ಌಌتنهاترین عشق یه عاشق دل شکستهಌ᠐
بدجوری دلم تنگه قلبش ولی از سنگه حرفاش پر تردیده چشماش پر نیرنگه دیروز شنیدم گفته اسمم واسه اون ننگه رویام دیگه پژمردس عشقم دیگه کمرنگه کوک دل بیمارم با غصه هماهنگه چشمام به در و گوشم در حسرت یک زنگه بین من و عشق اون تو میدون دل جنگه بازم اگه برگردی دلم عاشقه و یکرنگه. موضوع مطلب : مدتی است که خاطراتم را به فراموشی سپرده ام ..... خاطراتی که همچون تصاویری مه آلود می نمایند... ای کاش زندگی را بازگشتی بود. ای کاش که تنها یک بار دیگر آن نگاه عاشقانه را بر من ارزانی می داشتی. من زندگی ام را قمار کرده ام.قماری که برنده نداشت. و امروز می دانم که زندگی برگشت پذیر نبود..... موضوع مطلب :
سلام سال نو رو بهتون تبریک می گم .امیدوارم فردا بهتمن خوش بگذره....دوستدارتون.. افسانه موضوع مطلب : دوشنبه 87 فروردین 12 :: 10:6 عصر :: نویسنده : افسانه
آنگاه که دوست داری کسی همواره به یادت باشد به یاد من باش که همواره به یاد توام.از طرف بهترین دوستت((خدا))....(سوره ی بقره آیه ی 152) موضوع مطلب : دختر به پسر گفت:به نظرت من قشنگم؟ پسر گفت:نه....... دختر پرسید:تو می خوای من پیشت باشم تا همیشه؟ پسر گفت:نه........ دختر:اگه یه روزی ترکت کنم تو برام کریه میکنی؟ پسر گ:نه..... دختر اشکریزان درحالی که می خواست بره پسر دستش رو گرفت و گفت: از نظر من تو قشنگ نیستی بلکه زیبایی.... من نمی خوام تو پیشم باشی بلکه نیاز دارم که تو جزیی از وجودم باشی....واگه یه روز از پیشم بری گریه نمی کنم چون اونوقت دیگه زنده نیستم. موضوع مطلب : زمانی که انسان به دنیا می آید برایش اذان می خوانند....... زمانی که انسان می میرد برایش نماز می خوانند...... چقدر عمر انسان کوتاه است.... فاصله ی یک اذان تا یک نماز........ 1-خدایا ،بندگانت شکر نعمتهای تو می گویند و من شکر بودن تو،چراکه نعمت بودن توست. 2-خداوندا در کلبه ی حقیرم چیزی دارم که تو در عرش کبریایت نداری ،چون من تویی دارم که تو خود نداری. موضوع مطلب : دوشنبه 87 فروردین 12 :: 10:4 عصر :: نویسنده : افسانه
می نویسم ......برای سالها بعد می نویسم....... برای زمانی که چشمان تو عاشق شوند........ مادربزرگ راست می گفت: که همیشه.......... یکی بود.....و.....یکی نبود.... موضوع مطلب : پنج شنبه 86 بهمن 25 :: 5:54 عصر :: نویسنده : افسانه
یاد آن روز که بر صفحه ی شطرنج دلت شاه عشق بودم و با کیش رخت مات شدم... گرچه در شطرنج عشق کیش و دلم مات شد ((درحقیقت باختم ولی فراموشم نکن)) چه بدرود غم آلودی: غروب آخرین دیدار لبهای تو می لرزید،واشک غم میان جام چشمان تو می جوشید... کنار هم میان کوچه های آشنا آرام می رفتیم،نگاهت کوچه های آشنا را سخت می کاوید... دلم آزرده بود آن شب و راه ما ز یکدیگر جدا می شد... دو دستت را میان دستانم گرفتم،گرم.... به تو گفتم که دستانت گرمی دستی نوازشگر ندارد. نگاهت خیره بر من شد و اشکی گرم روی گونه ات افتاد و من گریه سر دادم... موضوع مطلب : تقدیم به همه ی دلای عاشق امّا تنها... گله از رفتنت هرگز ندارم ولی از موندن یاد تو فریاد دوباره از تو گفتن نه نباید بازم از تو گفتن نه نباید رها کن قلبم و ای رفته از یاد بزار عادت کنم به رفتن تو تو می شناسی منو می دونی ای یار چقدر سخته برام نخواستن تو تو تو توووو.... اگر تهاترین تنهایان شوم باز هم خدا هست، او جانشین تمام نداشتنی های من است موضوع مطلب : |
منوی اصلی آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 70
بازدید دیروز: 13
کل بازدیدها: 203012
|
|